MY DREAMS

پست 81

 

سلام دوستای گلم

این آخرین پستیه که میذارم.چون دیگه عشقی نمونده!

امروز صبح که بیدارشدم دیگه اون حس همیشگی نسبت به عشقمو نداشتم!

و امروز 18/3/91 پایان عشقمه...

در واقع پایان این وبلاگ...

[ پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:, ] [ 16:22 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 80

از عشق مردن

 

اگر می بینی که زنده ام ، نفس می کشم ، تنها به خاطر وجود تو است…
اگر می بینی شادم ، خندانم ، با وجود اینکه اینهمه غصه در دل دارد ، تنها به امید بودن تو است….
اگر می بینی آرامم ، بی تابم ، سر به زیر ، ساکت و گوشه گیر ، فقط به خاطر عشقی است که از سوی تو در دلم نشسته است….
اگر دیدی گریانم ، خسته ام ، شکسته ام ، پریشانم ، بدان که بدجور دلم هوای تو را کرده است و دلم دیگر طاقت دوری تو را ندارد !
اگر دیدی نیستم ، نه صدایی و نه خبری از من نیست بدان که از عشق تو مرده ام ، آری از عشق تو مرده ام عزیزم….

[ چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, ] [ 16:46 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 79

دلنوشته های MiSS SHELBY-18

 

خدایا راحتم کن از تمام احساساتی که آفریدی...

خسته ام از چاله هایی که سر راهم اند و وجودم را زخمی میکنند...

خسته ام از زندگی که باید به دندان بگیرمش...

خسته ام از دیدن خار هایی که دور و برم پرسه میزنند...

کاش میتوانستم بروم...

جایی دور...

جایی که عاری از خار باش...

 

15/3/91__2:20

 

[ چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, ] [ 16:35 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 78

 

هربار که کودکانه دست کسی را گرفتم گم شم!

ترس من از گم شدن نیست...

از گرفتن دست کسی است که بی بهانه رهایم کند!

[ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, ] [ 18:8 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 77

 

هیس...عشقم در آغوش دیگری خوابیده!

[ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, ] [ 17:37 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 76

 

دلتنگی نه با قلم نوشته میشود نه با دکمه های سرد کیبورد...

دلتنگی را با اشک مینویسن...

و چقدر این روزها دلتنگم...

خیلی تنهام...

[ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, ] [ 17:21 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 75

دلنوشته های MiSS SHELBY-17

 

خدایا قدرت تحملم را بیفزای که دگر توان تحمل این زندگیه خسته کننده را ندارم...

چه سخت است زندگی بی تو...

چه کند میگذرند لحظه های بی تو...

چه زجر آور است جای خالی تو...

 

ادامه ی مطلب . . .


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, ] [ 22:0 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 74

بی تو هیچم

 

ای که تو با چشمهای نازت ، دیوانه کردی قلبم را ، نگاهی هم به قلب من بینداز
ای که تو با ناز نگاهت ، دیوانه کردی چشمانم را ، حس کن هوای نفسهایم را …
ای که تو با دستان گرمت ، به آتش کشیدی دستان سردم را ، مرا  در میان خودت بگیر ، مرا بسپار به آغوشت ، رهایم کن ، از همه چیز خلاصم کن، بگذار لحظه ای رویایی شوم…..

 

ادامه مطلب...


ادامه مطلب
[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 20:21 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 73

 

دلم در این هوای آلوده دلتنگی ، پر از غبار شده ، مدتی گذشته و هنوز این گرد و غبارها پاک نشده ، هر کسی می آید پیش خود میگوید شاید این دل حراج شده، اما کسی نمیداند که دلم یک عاشق سر به هوا شده…
دلی که عاشق است و عشقش در کنارش نیست ، دلی که لحظه به لحظه به خیال آمدن عشقش دیگر محکوم به انتظار نیست ….

 

[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 2:35 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 72

 

هر چه به گذشته بازگردم چیزی را به یاد نمی آورم ، هر چه به روزهای با تو بودن فکر کنم همه را مثل خاطره در دلم نگه میدارم ، تا خاطره های با تو بودن شود سر برگ روزهای زندگی ام تا همیشه به نام تو بنویسم شعر زندگی را….

[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 2:28 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 71

 

مگر میشود بی نفس زندگی کرد، ای که تو هستی نفس در سینه ام!
مگر میشود بی عشق زندگی کرد، ای که تو هستی تمام زندگی ام!
مگر میشود بی یار زندگی کرد؟ ای که تو هستی تمام هستی ام!
مگر میشود بی تو زندگی کرد ؟ نه من حتی نمیتوانم فعل نتوانستن را در هوای بی تو بودن صرف کنم!

[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 2:22 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 70

 

دیروز گذشت و پیش خود گفتم فردا در راه است ، فردا آمد و دیدم هنوز دلم چشم به راه است ، مدتی گذشت و هنوز هم در حسرت دیروزم ، چه فایده دارد وقتی روز به روز از غم عشقت میسوزم؟

[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 2:13 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 69

 

گفتی سحر شده و هنوز به عشقت بیدارم ، گفتم از سر شب تا حالا از دلتنگی ات بیمارم
بگو از آن حرفهای عاشقانه ات تا بگویم که آرامم ، تا بگویم به هوای بودنت است خوشحالم...

[ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, ] [ 2:5 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 68

دلنوشته های MiSS SHELBY-16

 

18سال گذشت...حال عجیبی دارم امشب!

هر سال آرزو های زیادی داشتم که در این شب خواستار همه بوم!

اما امسال دیگر مثل هرسال نیست...

و من امشب فقط یک آرزو دارم...که آرامش بخش من است...

و شاید سال های دراز در حسرت این آرزو بمانم...

 

4/3/91__3:20

[ جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, ] [ 1:0 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 67

دلنوشته های MiSS SHELBY-15

 

دلتنگ توام...کاش کنارم بودی و دلتنگیم را در آغوشت جای میدادی...

دلتنگ که میشوم سراغ خاطره هایمان میروم...

خاطراتی که تنها اثر از عشقم هستند...

غرق میشوم در سیل خاطرات...و بیشتر دلتنگ میشوم...

سرمای تنهایی سراغ دستانم میرود و اشک سراغ چشمانم...

حال مرا ببین که چگونه دلتنگت هستم...

و هر روز من تنها تر و دلتنگ تر میشوم...

 

2/3/91__1:30

[ پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ] [ 2:10 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]


پست 66

مردم همیشه میگن تولد 18 سالگی بهترین تولد هر آدمیه!

من که میگم فرقی نداره تازه بدترین سال هم هست!مگه اینکه معجزه بشه!

چون دیگه همه ازت خیلی انتظار دارن و تظاهر میکنن که خیلی بزرگ شدی اما در واقع خبری از بزرگ شدن نیست و باز هم حق انتخاب نداری و مثل بچه 8 ساله با آدم رفتار میکنن نه آدم 18 ساله.

تا 24 ساعت دیگه چشم انتظار معجزه ام...

[ پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, ] [ 1:23 ] [ MiSS SHELBY ] [ ]